گفتم : خدایا! ...
03 دی 1392 توسط بقیة الشهداء
گفتم : خدایا! کمک خواستم. گفت : غیر از من؟
گفتم : خدایا! دست نیاز دارم. گفت : بگیر دست من.
گفتم : خدایا! چقدر دوری؟ گفت : تو یا من؟
گفتم : خدایا! از تو خیلی دورم. گفت : من از تو نه.
گفتم : خدایا! خیلی تنهایم. گفت : تنهاتر از من؟
گفتم : خدایا! هیچ کسی کنارم نیست. گفت : بجز من.
گفتم : خدایا! با این همه مشکل چه کنم؟ گفت : توکل به من.
گفتم : خدایا! آخر چگونه آرام گیرم؟ گفت : با یاد من.
گفتم : خدایا! درون قلبم خالیست. گفت : پرش کن از عشق من.
گفتم : خدایا! چرا اینقدر می گویی من؟ گفت : چون من از تو هستم و تو از من.
گفتم : خدایا! دوستت دارم. گفت : بیش از من؟
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یدیه
صفحات: 1· 2