ذکر فضایل مولا علی علیه السلام با بیان مولا علی علیه السلام
مدتی بود که می خواستم درباره فضائل مولا علی علیه السلام مطلبی بنویسم، کتابهای زیادی دراینباره داشتم اما نمی دونستم کدام ویژگی را برای نوشتن انتخاب کنم، که برای برخی ایجاد شبهه نکنه تا اینکه به ذهنم رسید که ویژگی های حضرت را با بیان خود ایشان که بری از هرگونه شبهه حب نفس و خودستایی و غلو و… می باشند، تقریر کنم برا همین گوشه ای از فضایلی که ایشان درباره خود بیان نموده اند و در کتاب شریف نهج البلاغه جمع آوری شده است را چینش کردم إن شاء الله که از حقیر بپذیرند؛ ایشان ویژگی ها و فضیلت های خود را چنین بیان می نمایند:
به خدا سوگند، تبلیغ رسالت ها، وفای به پیمان ها و تفسیر اوامر و هشدارهای الهی به من آموزش داده شده، درهای دانش و روشنایی امور انسان ها نزد ما اهل بیت پیامبر(ص) است…[1]
سوگند به خدا! اگر بخواهم می توانم هر کدام شما را از آغاز و پایان کارش و از تمام شئون زندگی اش آگاه سازم اما از آن می ترسم که با اینگونه خبرها نسبت به رسول خدا (ص) کافر شوید… ای مردم! سوگند به خدا، من شما را به هیچ طاعتی وادار نمی کنم مگر آن که پیش از آن خود عمل کرده ام و از معصیتی شما را باز نمی دارم جز آن که پیش از آن ترک گفته ام.[2]
آگاه باشید به خدا سوگند که یاد مرگ مرا از شوخی و کارهای بیهوده بازمی دارد…[3] امام شما از دنیای خود به دو جامه فرسوده و دو قرص نان رضایت داده، بدانید شما توانایی چنین کاری را ندارید اما با پرهیزکاری و تلاش فراوان و پاکدامنی و راستی مرا یاری دهید… آیا به همین رضایت دهم که مرا امیرالمومنین خوانند و در تلخی های روزگار با مردم شریک نباشم و در سختی های زندگی الگوی آنان نگردم؟…[4]
همانا می دانید که سزاوار تر از دیگران به خلافت من هستم سوگند به خدا به آنچه انجام داده اید گردن می نهم تا هنگامی که اوضاع مسلمین رو به راه باشد و از هم نپاشد و جز من به دیگری ستم نشود و پاداش این گذشت و سکوت و فضیلت را از خدا انتظار دارم و از آن همه زر و زیوری که به دنبال آن حرکت می کنید پرهیز می کنم.[5]
مردم! عذرخواهی کنید از کسی که دلیلی بر علیه او ندارید و آن کس من می باشم مگر من در میان شما براساس ثقل اکبر که قرآن است عمل نکردم و ثقل اصغر که عترت پیامبر (ص) است، را در میان شما باقی نگذاردم؟ مگر من پرچم ایمان را در بین شما استوار نساختم ؟ و از حدود و مرز حلال و حرام آگاهی تان ندادم؟ مگر پیراهن عافیت را با عدل خود به اندام شما نپوشاندم؟ و نیکی ها را با اعمال و گفتار خود در میان شما رواج ندادم؟ و ملکات اخلاق انسانی را به شما نشان ندادم؟ پس وهم و گمان خود را در آنجا که چشمِ دل، ژرفای آن را مشاهده نمی کند و فکرتان توانایی تاختن در آن راه را ندارد به کار نگیرید…[6]
آنگاه که همه از ترس سست شده، کنار کشیدند، من قیام کردم و آن هنگام که همه خود را پنهان کردند من آشکارا به میدان آمدم و آن زمان که همه لب فرو بستند، من سخن گفتم و آن وقت که همه باز ایستادند من با راهنمایی نور خدا به راه افتادم. در مقام حرف و شعار صدایم از همه آهسته تر بود اما در عمل برتر و پبشتاز بودم.
زمام امور را به دست گرفتم و جلوتر از همه پرواز کردم و پاداش سبقت در فضیلت ها را بردم. همانند کوهی که تند بادها آن را به حرکت در نمی آورد و طوفان ها آن را از جای برنمی کند. کسی نمی توانست عیبی در من پیدا کند و سخن چینی، جای عیب جویی در من نمی یافت. ذلیل ترین افراد نزد من عزیز است تا حق او را باز گردانم و نیرومند در نظر من پست و ناتوان است تا حق را از او باز ستانم…[7]
[1] خطبه120
[2] خطبه175
[3] خطبه84
[4] نامه 45
[5] خطبه74
[6] خطبه87
[7] خطبه37
منبع: نهج البلاغه مولاعلی علیه السلام ترجمه مرحوم آقای دشتی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه