با صلابت کوه، آرامش دریا
14 خرداد 1393 توسط بقیة الشهداء
هرگز شکست یا ناکامی را در سیمای ایشان مشاهده نکردیم. (روزنامه کیهان، شماره16579) چون برای امام مبارزات هدف نبود و مقصدی والاتر و بالاتر داشتند، از وقوع برخی حوادث به ظاهر سخت و ناراحت کننده تکان نمی خوردند و گویا خود را برای این گونه رویدادها مهیا کرده بودند. در رویداد تلخ هفتم تیر، انفجار نخست وزیری و شهادت بزرگانی چون آیت الله مطهری، دکتر بهشتی، دکتر مفتح و شهدای محراب حضرت امام چنان بود که گویی از قبل به ایشان الهام شده بود. البته این موضوع بدان معنا نیست که در مقابل شهادت هفتاد و دو تن شخصیت یا کشته شدن دیگران امام بی اعتنا بود بلکه عطوفت و رقت قلب امام نیز نمونه بود ولی با آگاهی از این حوادث خود را نمی باخت و با تسلط کامل به رفع مشکلات می پرداخت و گویا هرچه حادثه ها شدیدتر می گشت اطمینان امام به هدف فزونی می گرفت. در حقیقت همین مصائب بزرگ خود دلیل این بود که به مقاصد اعلا نزدیک شده است و از این جهت شیاطین ناامید می شدند. قرآن در این باره می فرماید: وَ لَمَّا رَأَ الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً (سوره احزاب،آیه22)
تلاش های امام در آغاز مبارزه و پس از پیروزی، روندی یکسان و بدون نوسان داشت و این بسیار مهم است که انسانی سال ها در غربت و تبعید با هزاران مشقت و رنج به سر برد ولی هرگز اظهار ملالت و رنج نکند و تازه مقاوم تر بشود و صلابت و قاطعیت او افزایش یابد. در سال 1342که امام را به تهران انتقال دادند و زندانی کردند، پاکروان (رئیس سازمان امنیت) تصمیم به آزادی ایشان می گیرد. وی به این نیت، به امام عرض می کند : بهتر است برای تغییر آب و هوا به جای دیگری بروید. امام می فرماید : واضح تر صحبت کنید، بعد چنین ادامه می دهد : شما چهار کار می توانید انجام دهید. یکی این که تبعیدم کنید، دوم این که می توانید مرا بکشید، سوم این که زندانیم نمایید و یا این که آزادم کنید. برای من انجام هر کدام از این موارد مساوی است ولی برای شما هر کدام از آن ها ضرر دارد. (پا به پای آفتاب، ج2، ص96)
منبع :کتاب سال تبلیغ
تلاش های امام در آغاز مبارزه و پس از پیروزی، روندی یکسان و بدون نوسان داشت و این بسیار مهم است که انسانی سال ها در غربت و تبعید با هزاران مشقت و رنج به سر برد ولی هرگز اظهار ملالت و رنج نکند و تازه مقاوم تر بشود و صلابت و قاطعیت او افزایش یابد. در سال 1342که امام را به تهران انتقال دادند و زندانی کردند، پاکروان (رئیس سازمان امنیت) تصمیم به آزادی ایشان می گیرد. وی به این نیت، به امام عرض می کند : بهتر است برای تغییر آب و هوا به جای دیگری بروید. امام می فرماید : واضح تر صحبت کنید، بعد چنین ادامه می دهد : شما چهار کار می توانید انجام دهید. یکی این که تبعیدم کنید، دوم این که می توانید مرا بکشید، سوم این که زندانیم نمایید و یا این که آزادم کنید. برای من انجام هر کدام از این موارد مساوی است ولی برای شما هر کدام از آن ها ضرر دارد. (پا به پای آفتاب، ج2، ص96)
منبع :کتاب سال تبلیغ
صفحات: 1· 2