بقیة الشهداء

  • تماس  
  • دعای فرج

خداوند روزي ات را سيصد سال پيش كنار گذاشته...

07 دی 1397 توسط بقیة الشهداء

حكيمي از شخصي پرسيد: روزگار چگونه است؟

شخص با ناراحتي گفت: چه بگويم، امروز از گرسنگي مجبور شدم كوزه سفالي كه يادگار سيصد ساله اجداديم بود را بفروشم و ناني تهيه كنم.

حكيم گفت: خداوند روزي ات را سيصد سال پيش كنار گذاشته و اينگونه ناسپاسي مي كني؟!!!!!!

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه

 

 1 نظر

با چه كساني مجالست كنيم؟

05 دی 1397 توسط بقیة الشهداء

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم: شاگردان حضرت عيسي  عليه السلام از آن حضرت سوال كردند با چه كساني مجالست كنيم؟ حضرت فرمود: با كسي كه 3 ويژگي داشته باشد:

1. ديدارش شما را به ياد خدا بيندازد.

2. صحبتش به علم شما بيفزايد.

3. عملش شما را به آخرت مشتاق كند.       (كافي، ج1، ص39)

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یدیه

 1 نظر

سواد رسانه‌ ای یعنی چه؟!

23 بهمن 1396 توسط بقیة الشهداء

 روشن شدن هر مفهوم، قبل از هر چیزی برای درک صحیح آن مفهوم می تواند کمک کند. سواد رسانه ای مشتکل از دو عبارت است: «سواد» و «رسانه».
برگردیم به دوران کودکی و روزهای اول مدرسه، زمانی که به مدرسه می رفتیم تا «خواندن و نوشتن» را یاد بگیریم و دیگر «بی سواد» نباشیم. در مدرسه ابتدا حروف الفبا را یاد می گرفتیم؛ یعنی نسبت به شکل حروف، صدای آنها و نحوه نوشتن آنها «دانش» پیدا می کردیم. سپس «مهارت» کنار هم گذاشتن حروف و خواندن و هجّی کردن کلمات را یاد می گرفتیم و بعد از مدتی «کاربرد» کلمات در ساختن جمله ها و خواندن و نوشتن متون مختلف را آموختیم و بدین ترتیب «باسواد شدیم»! مجموعه ای از دانش ها در کنار مهارت ها به اضافه کاربردها در کنار هم، ما را با سواد کرد. 

 سواد رسانه ای یعنی چه؟

رسانه وسیله ای است که فرستنده به کمک آن پیام خود را به گیرنده منتقل می کند. رفته رفته ابزارهای ارتباطی گسترش پیدا کرد و در عصر حاضر با ظهور رسانه های چاپی و الکترونیکی، رسانه های جمعی شکل گرفتند. مهم ترین تفاوت رسانه های امروزی آن است که می توانند پیام های خود را با سرعت زیاد به طیف وسیعی از مخاطبان برسانند.

همانطور که سواد خواندن و نوشتن به ما کمک می کند تا بتوانیم انواع جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معناهای متفاوتی از آن ها برداشت کنیم، سواد رسانه ای هم مهارتی است که با یادگیری آن می توانیم انواع رسانه ها و تولیدات رسانه ای را درک، تفسیر و تحلیل کنیم. هر رسانه مجموعه ای از نشانه های خاص خود را دارد که شناخت این نشانه ها در با سواد شدن ما نقش مهمی را ایفا می کند.

 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یدیه 

 نظر دهید »

حضور سبز سربازان مهدی زهرا

21 بهمن 1396 توسط بقیة الشهداء

تجدید عهد سربازان مهدی زهرا

با فرمانده کل قوا

فردا در راهپیمایی 22 بهمن

 

22بهمن

 اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یدیه 

 

 

 نظر دهید »

دو نور در دل مؤمن

19 دی 1396 توسط بقیة الشهداء

دو نور دل مؤمن

اعتدال و استقامت مهم ترین معیار و محک ایمان انسان در تمام امور می باشد. مؤمن کسی اسن که در تمام حالات و امور ظاهر و باطنش معتدل می باشد. امام صادق علیه السلام می فرماید: پدرم می فرماید: «هیچ بنده ای مؤمن نیست مگر آنکه در دلش دو نور وجود دارد: نور ترس و نور امید، که اگر این بیم و امید او را وزن کنید هیچ یک بر دیگری نچربد.

(اصول کافی، ج2، ص67)

با این دو نور در دل مؤمن است که از دیگران متمایز می شود و می تواند اعتدال ایمانی خود را حفظ نماید و در امور زندگی استقامت بورزد.

 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یدیه 

 نظر دهید »

ایجاد وحدت بین مسلمین

18 آذر 1396 توسط بقیة الشهداء

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُواْ بَينْ‏َ أَخَوَيْكمُ‏ْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكمُ‏ْ تُرْحَمُون‏؛ تنها مؤمنين برادر يكديگرند پس بين برادران خود اصلاح كنيد و از خدا پروا كنيد، شايد مورد رحمش قرار گيريد.[1]

در این آیه تعبیر جالبی به کار رفته و آن اینکه، همه مؤمنان را برادر يكديگر معرفی می کند و نزاع و درگيرى ميان آنها را درگيرى ميان برادران ناميده كه بايد به زودى جاى خود را به صلح و صفا بدهد.

و به اين ترتيب يكى از مهمترين مسئوليت هاى اجتماعى مسلمانان در برابر يكديگر و در اجراى عدالت اجتماعى با تمام ابعادش را روشن می کند. همان چیزی که آیت الله سیستانی به خوبی آن را درک نموده و در راستای ایجاد وحدت تأکید می نماید که: شیعیان باید پیش از اهل تسنن به دفاع از حقوق اجتماعی و سیاسی سنی ها بپردازند. گفتمان ما بر دعوت به وحدت استوار است و بنده بارها گفته و باز هم می گویم که نگویید سنی ها برادرنمان هستند بلکه نفس و جان ما هستند.[2]

 [1] سوره حجرات، آیه 10

[2] استفتائات معظم له

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یدیه 

 نظر دهید »

حوض اسماعیل طلا

11 مرداد 1396 توسط بقیة الشهداء

اهالی قدیم مشهد روایت‌های ویژه‌ای درباره سازه طلایی رنگ قرار گرفته در وسط صحن عتیق یا انقلاب دارند. آنان این مکان را که محل نوشیدن آب است به نام سقاخانه اسمال طلا می شناسند اما از هر کدام اگر درباره اینکه چرا این نام را بر آن مکان گذاشته اند، بپرسی داستان خاصی را بیان می‌کنند. داستان‌هایی که گاهی تا زمان حیات خود ثامن الحجج(ع) نیز به عقب باز می‌گردد اما قابل قول ترین داستان ماجرایی است که در زمان نادرشاه رخ داده است. گفتیم قابل قبول‌ترین زیرا که صحن عتیق در دوران این شاه حالت کنونی را به خود گرفته است و بر این اساس ساخت مجموعه‌ای برای استفاده مردم از آب آشامیدنی در وسط این صحن در آن زمان قابل دفاع‌تر از هر زمان دیگری است.

… بنابراین سقاخانه اسماعیل طلا، در مرکز صحن عتیق روبروی پنجره فولاد، سابقه ای طولانی دارد و از قدیمی ترین سقاخانه هاست. سنگ بنای این سقاخانه را نادرشاه افشار نهاد و یکی از فرماندهان فتحعلی شاه، بهای روکش طلای آن را پرداخت. ماجرا از این قرار است که بین سال‌های 1144 تا 1145ق به دستور نادرشاه افشار سنگابی یکپارچه از سنگ مرمر که از جنگ هرات به غنیمت گرفته بود را در کنار جوی آبی که آن زمان از وسط صحن عتیق عبور می‌کرده نصب می شود تا مردم برای رفع تشنگی از آب درون این سنگ که سه کر گنجایش داشته، استفاده کنند.

چند سال بعد، یکی از سرداران فتحعلی شاه که جان وی را از خطری احتمالی نجات می دهد. آن زمان از طرف یکی از دول خارجه، بسته‌ای به عنوان هدیه به دربار می رسد و شاه قصد گشودن آن را می کند اما اسماعیل خان که بسته را مشکوک می بیند درخواست دارد این کار در محوطهٔ کاخ به وسیلهٔ خدمتگذاران انجام شود تا احتمال سوء قصد از شاه دور بماند. اتفاقاً هنگام بازکردن، بسته منفجر می شود. شاه به رسم پاداش از دو اندیشی وی، هم وزن اسماعیل خان به او طلا اهدا می کند. او این طلاها را صرف ساختن جایگاه آن سنگاب می کند تا گنبد و پایه های سقاخانه با روکشی از طلا مزین شود. از آن زمان سقا خانه را «سقاخانه اسماعیل طلائی» نام می گذارند. این سردار اهل مهدی شهر (سنگسر) سمنان بر فراز سنگاب پوششی هشت ضلعی و سقفی گنبدی شکل بنا و آن را طلا کاری می کند. سقف گنبدی شکل سقاخانه بر روی پایه‌هایی از سنگ مرمر کنده‌کاری شده و کاشی قرار دارد و سطح آن از بالای کاشی پایه‌ها با خشت‌های مطلا و پیرامون آن با اسماء ا… تزيین شده است.

در گذشته آب سقاخانه اسماعیل طلایی از طریق چشمه‌ای به نام چشمه گیلاس در فاصله ۴۸ کیلومتری مشهد امروز تامین می‌شد. بسیاری از زائران با آوردن قمقمه های خالی از این آب را برای تبرک و تیمن و بردن آن به شهر خود برمی دارند.

بسیارند آنها که با دلی صاف، آبی از سقاخانه حرم امام رضا (ع) به نیت شفای بیمارشان برده اند، بسیارند آنها که برای روشنی قلب و روحشان، جرعه از این آب را نوشیده اند.

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یدیه

 نظر دهید »

عدم توفیق انجام کارهای خیر...

03 بهمن 1395 توسط بقیة الشهداء

عدم توفیق انجام کارهای خیر

عدم انجام کارهای خیر از قبیل صدقات جاریه و ساختن بناهای خیریه مانند مساجد، حسینیه‌ها، مدارس و… که امروز مردم از آنها محروم هستند از بی‌پولی نیست بلکه از بی‌توفیقی ماست.

                                  آیت الله بهجت رحمةالله عليه

 

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه

 نظر دهید »

آیا میدانید...

25 دی 1395 توسط بقیة الشهداء

آیامیدانید که: طبیبان هند و روم و پارس به اتفاق، منشأ تمام بیماری‌ها را 6 چیز می‌دانند:

1ـ کم خوابیدن در شب
2ـ زیاد خوابیدن در روز
3ـ نوشیدن آب در شب
4ـ نگاه داشتن ادرار
5ـ غذا خوردن موقع سیری
6ـ افراط در مقاربت.

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه

 نظر دهید »

​فواید گریه ...

17 مهر 1395 توسط بقیة الشهداء

گريه از جمله اموری است که فواید پنهان زیادی دارد که افراد از آن غفلت می کنند مثلاً بسيارى تخيّل مى‏كنند كه گريه صرفاً امرى است حكايت گر و نشان‏دهنده تألّم و عواطف آدمى می باشد؛ برخى نيز كودكانه گريه را به باد استهزا گرفته، آن را نشانه‏اى از ارتجاع تلقى مى‏كنند و مى‏گويند: گريه جز خمودى، چيز ديگرى به ارمغان نمى‏آورد و حال آن كه دنياى امروز، دنياى تحرّك و نشاط است و انسان جديد طالب شادى است، نه تشنه آب چشم و یا طبق یک باور غلط، برخی افراد، مردان را از گریه کردن به این دلیل که تو مردی و مرد گریه نمی کند چرا که گریه مخصوص کودکان و زنان هست و نشان دهنده ضعف و ناتوانی آنهاست، بازمی دارند و این خود ظلمی است که به مردان تحمیل شده است و همین امر باعث گردیده که دچار سکته و بیماری های عصبی شوند و طول عمرشان کاهش یابد. همه این تفکرات، نشأت گرفته از جهل افراد به فواید جسمی و آثار روانی گریه می باشد چرا که اگر فواید و آثار گریه را بدانند چنین قضاوت های نابجایی نخواهند داشت.
بنابراین برای گریه می‌توان فواید جسمی و روحی برشمرد. همان‌طور که خنده فواید زیادی برای بدن دارد و باعث پایین آوردن فشار خون، افزایش قدرت ایمنی بدن و بهبود حالت روحی می‌شود، اشک ریختن نیز باعث ایجاد همین شرایط می‌شود. پزشکان همچنین معتقدند که اشک حاوی «کورتیزول» است که دفع آن به وسیله اشک، نوعی سم زدایی محسوب می‌شود مخصوصاً گریه کودکان، چنان که در کتاب شگفتی های آفرینش آمده است که از منافع گريه‏ كودكان این است كه در مغز كودكان رطوبتى است كه اگر در مغز بماند به بيماری ها و نارسايی هاى سخت و ناگوار مبتلا می شوند مانند نابينايى اما گريه‏ باعث می شود آن رطوبت از سر كودكان سرازير شود و بيرون بیاید و به اين وسيله سلامتى تن و درستى ديده کودکان فراهم شود ولی چون پدر و مادر از اين راز آگاه نيستند مانع آن مى‏شوند كه كودك از گريه‏اش سود ببرد و همواره خود را به سختی می اندازند و مى‏كوشند كه او را ساكت كنند و با فراهم كردن خواسته‏هايش از گريه بازش دارند، ولى نمى‏دانند كه گريه كردن به سود اوست و سرانجام نيكى پيدا مى‏كند.(1)
درباره فواید روحی و معنوی گریه هم می‌توان به روشنایی چشم، زیور مؤمن، خاموشی آتش خشم‌ الهی و دوزخ، رهایی از ذلت و خواری، محبوب خدا شدن، اشاره کرد که در ذیل مختصری به این فواید می پردازیم:

صفحات: 1· 2

 1 نظر

مهمان خدا بودن ...

06 دی 1394 توسط بقیة الشهداء

باید دانست ما در دنیا و آخرت میهمان خدا هستیم، پس باید آداب میهمانی را رعایت كرد. باید در بدو ورود صاحبخانه را ملاقات كرد، بعد هرجا كه گفت بنشین نشست و هرچه پذیرایی كرد بهره برد و به صاحبخانه فرمان نداد و جز آنچه آماده كرده نخواست و دل به وسایل و منزل صاحبخانه نبست و آرزوی مالكیت آنها را نكرد.

* مهمان تا صاحبخانه را ملاقات نكرده و ندیده است فكر می كند اصلاً مهمان نیست و به دزدی آمده است؛ لذا تا صاحبخانه را نشناخته است باید خیلی احتیاط كند. امّا وقتی كه صاحبخانه را شناخت و دید، دیگر هرچه خواست می خورد. تنها وظیفه مهمان این است كه هرچه صاحبخانه گفت بكند و هرچه هم به او داد بگیرد و نگوید كم است یا چیز دیگری می خواهم.

* اكرموا الضیف ولو كان كافرا : به مهمان حتّی اگر كافر باشد كرم نمایید و او را اكرام كنید. اگر خود را مهمان خدا دیدی، هرچه باشی، خدای كریم حتماً تو را كریمانه دست گیری و اكرام می نماید.

* وقتی مهمان می شویم خوبست تمام عیار مهمان شویم.

عارفانه ها و عاشقانه های مرحوم میرزا اسماعیل دولابی

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه

 1 نظر

باز هم زائرت نیستم؛ از دور سلام ...

01 آذر 1394 توسط بقیة الشهداء

  

 

 

 

 یــا حسیــــن جـــان! نگهبــــــــــان دلــم بـــاش …

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه

 3 نظر

بزرگان كوچولو و كوچولوهاي بزرگوار

30 تیر 1394 توسط بقیة الشهداء

- روزي به دختركم گفتم: دخترم! من حقوقم را نگرفته‌ام پولت رو به من قرض ميدي؟
- نه چرا هر وقت در ايام عيد پول‌هامو جمع مي‌كنم شما مي‌خواين ازم بگيرين؟! نه، من نمي‌دم!
با تعجب از حرفاش خنديدم و گفتم: باباجونم! دختر گلم! يعني باباتو قبول نداري؟من كه هر موقع ازَت قرض گرفتم بيشترم بهت برگردوندم!
- پس اگه اين طوره شما هم خدا رو قبول ندارين! آخه، خاله تو كلاس قرآن مي‌گفت: اگه پول به كسي قرض بدين خدا دو برابر بهتون بر مي‌گردونه، ولي چرا خودتون عمورضا قرض مي‌خواست، ندادين؟!
- باخودم گفتم: چيزي كه عوض داره گله نداره، تو هم خداي خودت رو باور نكردي كوچولو!
مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (بقره، 245)
کيست که به خدا قرض الحسنه دهد، تا خدا بر آن چند برابر بيفزايد؟ خدا تنگدستی دهد و توانگری بخشد و شما به سوی او باز می‌گرديد.

منبع:خانه خوبان، محمدحسين قديري، شماره 76.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه

 

 2 نظر

به نام ائمه علیهم السلام به کام شیطان

16 اردیبهشت 1394 توسط بقیة الشهداء

به نام خداوند پیوند دهنده قلبها


 روی کارت نوشته بودند: یادتون هست وقتی بچه بودیم میگفتین إن شاء الله عروسیتون، حالا عروسیمونه، لطفا تشریف بیارید.
 
تاریخ: شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ مصادف با ولادت امام علی علیه السلام
 
تاریخ:…………………………… مصادف با بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم
 
تاریخ: …………………………… مصادف با ولادت امام رضا علیه السلام
 
بسیاری از جوانان وقتی به دنبال تالار یا باغ برای مراسم ازدواجشان هستند، به دنبال یک روز مبارک در تقویم می گردند. بعد که یک روز مذهبی و مبارک را انتخاب کردند، در سطح شهرشان می گردند تا بالاخره تالار یا باغی که برای آن روز، وقت خالی دارد را پیدا کنند.
 وقتی کارتهای عروسیشان به دست مدعوین میرسد، شاید این فکر به ذهن مهمانان برسد که عروس و داماد، چه روز خوبی را برای وصلتشان انتخاب کرده اند. إن شاءالله که صاحب این روز به آنها و زندگیشان نظر کند… .

صفحات: 1· 2

 2 نظر

معده معاویه و عروسی های امروز ما

06 بهمن 1393 توسط بقیة الشهداء

به نقل از پایگاه اطلاع رسانی استاد انصاریان، متأسفانه با دنيايى از غصّه و حزن بايد گفت: معاويه در شام، در محراب نماز مى‏ ايستاد و مردم به او اقتدا مى‏كردند، چه امام و چه مأموم‏‌هايى!

ظهر روزى كه هوا گرم بود، نمازش تمام شد، خواست تا براى خوردن غذا به خانه برود، در بين جمعيت «سويد بن غفلة» را ديد. گفت: سويد! چه عجب! به شام آمده‏ اى؟ سويد گفت: كارى داشتم. معاويه گفت: براى صرف غذا نزد ما بيا. سويد ايام پابرهنگى معاويه را ديده بود، آن زمانى كه نان نداشت تا بخورد. معاويه آن وقت حدود هشتاد ساله بود. سويد مى‏ گويد: مثل هفت خوان رستم، بند بند كاخ را رد كرديم، مأمورها همه ايستاده بودند، احترام مى ‏كردند. به سالنى رسيديم، چه پرده‏ هايى، چه فرش‏ هايى، گفت: بنشين تا غذا حاضر شود. خدمتكار آمد، گفت: اعلى حضرت! غذا حاضر است. سويد مى‏ گويد: وقتى درب سالن را باز كردند و سفره را ديدم، گفتم: معاويه! مگر چند ميهمان دارى؟ گفت: براى چه؟ گفتم: به اندازه صد نفر غذا روى سفره هست. گفت: ميهمان غير از تو ندارم، گفتم: اين همه غذا را مى‏ خورى؟ گفت: نه، گفتم: پس چرا اين همه غذا را روى سفره گذاشته‏ اند؟ گفت: من به آشپزخانه دستور داده ‏ام كه هر روز انواع غذاهاى سورى، مصرى، شامى و ايرانى را بپزيد، من هر كدام را ميلم كشيد، بخورم. اين معده نفس است. زمان ما نيز در دربار، كاخ‏ها و عروسى‏ هاى دنيا و هتل‏ها، همين بازى‏ هاى معاويه هست. چهارصد نفر ميهمان دارند، سفره ‏اى مى ‏اندازند كه اگر چند هزار نفر بخورند، گويا باز دست نخورده است. بعد بقيه‏ اش را دور مى‏ ريزند و مى‏ گويند: بهداشتى نيست. عده ‏اى قيامت عجيبى دارند. شما جوان‏ها! وقتى كه ازدواج كرديد و بچه دار شديد، بچه‏ ها بزرگ شدند، فريب بچه ‏ها را نخوريد، دين خود را با فرزندان معامله نكنيد. ميهمانى و عروسى با هزينه‏ هاى گزاف براى آنها نگيريد. به سويد گفت: بخور. خودش شروع به خوردن كرد، چند لقمه خورد، گفت: اى سويد! چرا نمى‏خورى؟ گفت: اشتها ندارم. مى‏ ترسم لقمه‏ اى بخورم، گلوگيرم شود و خفه شوم. گفت: چرا؟ سويد گفت: به ياد اميرالمؤمنين عليه‏ السلام افتادم.

منبع : پایگاه 27حرف

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یدیه

 8 نظر

سخنی با عروس و دامادهای جوون ...

06 دی 1393 توسط بقیة الشهداء

زمستون شده بود. هوا دلش گرفته بود و بهونه گريستن داشت و بالاخره نتونست بغضش رو تو گلوش کنترل کنه. بغض ترکيد و در آسمون باز شد. اشکاي بارون از گونه هاي ابرها سرازير مي شدن و شر شر بر صورت زمين و پشت بام ها مي ريختن. هوا سرد بود. مش قربون تلفنش رو برداشت و به پسرش تماس گرفت: سلام پسرم.
خوبي بابا، عروس گلم چه طوره؟ به مرحمت شما خوبيم. باباجون مراقب قلبهاتون باشيد، لحاف مهر رو روي خودتون بکشيد که قلباتون سرما نخورن. پسر با اشتياق به سخنان پدرش گوش مي داد و همسر او هم سرش را به گوشي چسبونده بود تا از شيريني کلام مش قربون يه چيزي هم گير اون بياد. مش قربون کمي از وضع و اوضاع زندگيشون پرسيد و بعد گفت:
بابا الغرض اين که بارون منو ياد نکته اي انداخت اگه بخواي بهت بگم. عروس که حواسش نبود، با شوق داد زد: بگو باباجون. مش قربون، خنديد و گفت چه خوب تو هم مي شنوي شيطون.
باشه براي هر دوتايي شما ميگم:
افراد سالمندي چون من که سردي و گرمي روزگار رو چشيدن قبل از اين که بارون بباره سري به پشت بوم مي زنن و با جاروکردن خس و خاشاک، مسير آب بارون رو باز مي کنن و درزهاي پشت بوم رو مي بندند تا نکنه از اين درزها آب نفوذ کنه و زندگي رو خيس کنه. ما هم بايد مراقب باشيم. بايد قبل از اين که هواي زندگي پاييزي و زمستوني بشه حواسمون رو شش دونگ جمع کنيم که مبادا از درزهاي عاطفي، آب مهر غريبه اي وارد دل يکي از همسران بشه، خس و خاشاکاي مسير عشق تون رو صبج به صبح جارو کنين، اشغالاي ناسازگاري رو شب به شب تو کيسه سازش بريزيد و درزهاي تفاهمتان رو با بتن بخشش و قير گذشت پرکنيد. نذاريد قطرات کدورت به تدريج از سوراخاي اختلاف، وارد خونه قلب و لونه ذهنتون بشه و گرنه زندگي تون رو ويرون مي کنه. هنوز عروس داماد جوان با اشتياق به حرفاي بابا گوش مي کردن که پدر با خنده گفت: چوونم گرم شده و پر حرفي کردم و بعد خداحافظي کرد اما حرفاش که از دل مهربون و با تجربه اش برمي آمد، در قاب دل اين دو جوون خوش نشست.

منبع : سایت گفتگوی دینی

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یدیه

 5 نظر

با علائم راهنمایی و رانندگی قرآن آشنا شوید

28 شهریور 1393 توسط بقیة الشهداء

چراغ روشن راه همان قرآن و اهل‌بیت است که حبل‌الله و ریسمان الهی است. چراغ هایی که در این کوره راه دنیا، راهتان را روشن می‌کنند.(واعتصموا بحل‌الله جمیعاً ولاتفرقوا) آنان که خدا و آیات او را فراموش کردند و از فرامین ائمه معصومین اطاعت نمی‌کنند چراغشان مداوماً روشن نیست. نور کم و کم‌سویی که گاهی روشن می‌شود و گاهی همه‌جا را تاریک می‌کند. نه می‌توانند حرکت کنند و نه به مقصد برسند.
در جاده‌ای سرسبز با کوه های زیبا و استوار در حال حرکت هستید. بدون توجه به علائم رانندگی ناگهان وارد خروجی چپ می‌شوید و از مسیر منحرف می‌گردید. ساعت ها و ساعت ها جاده را طی می‌کنید و گاهی اوقات راه بازگشتی به مسیر اولیه پیدا نمی‌کنید.

صفحات: 1· 2

 3 نظر

نجار و آینده نگری

11 مرداد 1393 توسط بقیة الشهداء

یک نجار مسن به کار فرمایش گفت که می خواهد بازنشسته شود تا خانه ای برای خود بسازد و در کنار همسر و خانواده اش دوران پیری را به خوشی سپری کند کارفرما از اینکه کارگر خویش را از دست می داد ناراحت بود به همین دلیل او از نجار خواست تا برای آخرین بار برای او خانه ای از چوب بسازد. نجار قبول کرد اما با بی رغبتی به کار ادامه داد و از وسایل و چوب نامرغوبی برای ساخت خانه استفاده می کرد، روزها گذشت تا اینکه بالاخره کارساخت خانه تمام شد و با خوشحالی به سراغ کارفرمای خود آمد و به او اطلاع داد که ساخت خانه تمام شد. در همین هنگام که پیرمرد کلید را به کارفرما داد دید که کارفرما کلید را به خود او بازگرداند و به او گفت در تمام سال می خواستم از زحمات تو تشکر کنم و اکنون با هدیه این خانه به تو این کار را می کنم. پیرمرد هاج و واج مانده بود و به عملکرد خود نگاه می کرد و با خود می گفت اگر می دانستم که این خانه خودم است آن را زیبا و با وسایل بهتری می ساختم.
بله این دنیا در حقیقت فرصتی است برای ساخت خانه ای که در آخرت در آن ساکن می شویم لذا هرکس در این دنیا اعمال صالح را توشه آخرت قرار دهد در آخرت از بهره مناسب تری برخوردار خواهد شد.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یدیه

 نظر دهید »

امام حسن علیه السلام و دستگیری از سائل

21 تیر 1393 توسط بقیة الشهداء

امام حسن علیه السلام گاهی به همراه برآوردن حاجت اشخاص، مسائلی را به آن ها می آموخت. نوشته اند که روزی مردی از امام مجتبی علیه السلام کمک خواست. حضرت در پاسخش فرمود: همانا اظهار حاجت و درخواست شایسته نیست، مگر در سه مورد:

1. بدهی سنگین و ناگوار (مانند پرداخت دیه)

2. فقری که انسان را زمین گیر (و تیره بخت نماید، مانند قرض های فراوان و زیاد)

3. فشار وحشتناک و شکننده (بر انسان، مثل اتفاقات ناخوشایند و پشت سرهم)

آن مرد عرض کرد : سوالم به خاطر یکی از این سه امر است :

امام علیه السلام صد دینار به او بخشید. مرد سائل خواسته اش را نزد امام حسین علیه السلام نیز مطرح نمود. آن حضرت 99دینار به وی داد (یک دینار کمتر از برادرش تا احترامی به برادر بزرگ تر خود گذاشته باشد)، سپس نزد عبدالله بن عمر آمد و درخواست خود را پیش او نیز مطرح نمود. عبدالله بن عمر هفت دینار به وی داد.

مرد فقیر رو به عبدالله کرده و گفت: حسنین علیهماالسلام کمک زیادی به من کردند، تو چرا به این مقدار؟ عبدالله بن عمر جواب داد: تو مرا با آن دو بزرگوار مقایسه می کنی؟؟!!! آنان از چهره های درخشان دانش اند، و بذل و بخشش زیادی دارند.(عیون الاخبار، ج3، ص140)

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یدیه

 9 نظر

از فوائد پاره آجر

06 خرداد 1393 توسط بقیة الشهداء

روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران قیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی می گذشت. ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در کنار خیابان یک پسر بچه پاره آجری به سمت او پرتاب کرد. پاره آجر به اتومبیل او برخورد کرد. مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و دید که اتومبیلش صدمه زیادی دیده است. به طرف پسرک رفت و او را سرزنش کرد. پسرک گریان، با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پیاده رو، جایی که برادر فلجش از روی صندلی چرخدار به زمین افتاده بود، جلب کند.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

الاغ پیر فرصت طلب

28 اردیبهشت 1393 توسط بقیة الشهداء

کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی توی یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز هرچه سعی کرد نتوانست الاغ را از توی چاه بیرون بیاورد. برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و زیاد زجر نکشد.
مردم با سطل روی الاغ خاک می ریختند اما الاغ هربار خاک های روی بدنش را می تکاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد سعی می کرد روی خاک ها بایستد. روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و بیرون آمد.
شرح حکایت:
مشکلات زندگی مثل تلی از خاک بر سر ما می ریزند و ما مثل همیشه دو انتخاب داریم : اول اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند و دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود.
الاغ در روبرو شدن با یک مشکل (زنده به گور شدن)، به شکل ظاهری آن که تهدید بود، توجه نکرد بلکه با رویکرد متفاوت، جنبه فرصت آن را یافت و از آن بهره برد.

سایت راهکار مدیریت

اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یدیه

 نظر دهید »

برو بالاتر ...

08 اردیبهشت 1393 توسط بقیة الشهداء

دکتری می گفت زمان کودکی من مصادف با قحطی شد. پدرم برای خرید گندم به نزد یکی از تجار رفت و از او تقاضا کرد که مقداری گندم به فلان قیمت به او بفروشد. تاجر گفت: برو بالاتر. پدرم قیمت را بالاتر برد ؛ او گفت : برو بالاتر. آن روز گذشت. من در مدرسه درس می خواندم تا به دانشگاه راه پیدا کردم و در رشته پزشکی موفقیت هایی به دست آوردم و در بیمارستان مشغول به کار شدم. روزی در اتاق عمل با پزشک جراح همکاری می کردم؛ او به من دستور داد که پای مریضی را از مچ ببرم. من محض احتیاط از او سوال کردم از این جای مچ؟ گفت: برو بالاتر. گفتم: از اینجا؟  گفت: برو بالاتر. همین طور هرجایی را نشان می دادم می گفت: برو بالاتر. تا به بالای ران رسیدم. از این کلمه برو بالاتر برایم برو بالاتری را که در زمان کودکی شنیده بودم تداعی شد از آن مریض پرسیدم اهل کجایی؟ گفت فلان محله تا این که بالاخره معلوم شد او همان شخصی است که روزی پدرم برای خرید گندم در سال قحطی نزد او رفته بود و او به پدرم می گفت برو بالاتر و من در شگفت شدم که روزگار چگونه جزای اعمال را می دهد.

منبع: راه زندگی، سید محمد طباطبایی، ص 35

اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یدیه

 نظر دهید »

خاطره ای از دوستی جهادی

18 فروردین 1393 توسط بقیة الشهداء

بسم الله الرحمن الرحیم
بی مقدمه میخام برم سر اصل مطلب
بهم گفتن باید خاطره بنویسم
اما نمیدونم چی بنویسم
ازسختیاش بگم که برام عین لذت بود یا از خوشیاش بگم که واقعا نگفتنیه …
تو این  اردو با دوستایی آشنا شدم که اونقد سرشار از معرفت بودن که شایدتو شهر همچین دوستایی نمیتونستم پیدا کنم.
با بچه هایی آشنا شدم که وقتی بهشون یه توجه ساده میکردی غرق در محبتت میکردن، بچه هایی که به جرأت میگم. دنبال محبت بودن و این محبت رو هرچند ناچیز، از من دیده بودن …

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

حقیقت بزرگ!

05 اسفند 1392 توسط بقیة الشهداء

پدری پسر چهار ساله خود را به بازار مکاره برد. پسر بچه که بهترین لباس هایش را پوشیده بود با دقت مواظب بود که آنها خراب نشوند. ناگهان دوچرخه سواری که با سرعت می آمد به کودک برخورد کرد. پسرک بر زمین افتاد و آرنجش آسیب دید. پدر، فرزند گریان خود را با مهربانی از زمین بلند کرد و او را در آغوش پرمهرش گرفت و زخم آرنجش را با دستمالی بست.
پسرک همچنان می گریست و پدر سعی می کرد که او را آرام کند پس برای دلداری او گفت : «تو پسر خوبی هستی تازه آرنجت هم خیلی صدمه ندیده و به زودی خوب می شود» اما ناگهان فریاد پسربچه بلند شد : «من که برای آرنجم گریه نمی کنم من برای پیراهنم که پاره شده، گریه می کنم. آرنج خوب می شود ولی پیراهن نه!»
پدر گفت : «آیا رفتار تو عجیب نیست؟ فکرش را بکن اگر آرنجت هم مثل پیراهنت بود و هیچ وقت خوب نمی شد، چه؟»
ناگهان گویا چشمان بچه گشوده شد و توانست با نگاه تازه ای به دنیا بنگرد. او گفت :«آه، بله پدر راست می گویی! اگر آرنجم هم مثل پیراهنم بود و هیچ وقت خوب نمی شد، چه؟! خدا ما را به شکل خاصی آفریده است.» سپس لبخندی چهره اشک آلودش را در برگرفت.
اغلب اوقات ما نیازمندیم این حقیقت بزرگ را به خود یادآوری کنیم که خداوند ما را به شکلی خاص و اعجاب آور آفریده است. پدیده های مادی قابل مقایسه با پدیده های ابدی نیستند. زندگی ابدی است، اگر چه همه چیز گذارست و پایان می یابد. آیا ما باید، برای چیزهای زمینی، ارزش بیشتری نسبت به زندگی الهی خود، قایل شویم؟!

منبع: در پناه او (نگهبان خانواده، ش21)

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یدیه

یاعلی مدد

 2 نظر

گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت!

28 بهمن 1392 توسط بقیة الشهداء

پرسیدند : چه می کنی ؟
پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و …
آن را روی آتش می ریزم!
گفتند : حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است ! و این آب فایده ای ندارد!
گفت : شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ؛ اما آن هنگام که خداوند می پرسد : زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی؟
پاسخ میدم : هر آنچه از من بر می آمد!

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یدیه

 نظر دهید »

یکی از همین روزها!

22 بهمن 1392 توسط بقیة الشهداء

پسر جوانی بود که می خواست کارهای زیادی انجام بدهد. هنگامی که کودکی بیش نبود، گفت : «یکی از همین روزا، قصد دارم فلان کار و بهمان کار رو بکنم و خوشحال بشم.» اما نتوانست هیچ کاری از پیش ببرد. چند سال بعد گفت : «صبر کنید تا درسم تموم بشه. قصد دارم بعد از پایان تحصیلاتم فلان کار و بهمان کار رو بکنم تا شادی بهم رو بیاره.» اما وقتی تحصیلات دانشگاهی اش پایان رسید گفت:  «صبر کنید یه شغل خوب پیدا کنم اون وقت فلان کار و بهمان کار رو می کنم و شادی بهم رو میاره.» اما وقتی مشغول به کار شد، گفت : «صبر کنید تا ازدواج کنم. اون وقت فلان کار و بهمان کار رو می کنم و شادی بهم رو میاره.» وقتی ازدواج کرد، گفت : «صبر کنید تا بچه هام درس شون تموم بشه اون وقت فلان کار و بهمان کار رو می کنم و شادی بهم رو میاره.» اما هنگامی که تحصیلات فرزندانش به پایان رسید، گفت : «صبر کنید بازنشسته بشم اون وقت فلان کار و بهمان کار رو می کنم و شادی بهم رو میاره.» اما وقتی بازنشسته شد، گفت : که حالا دیگر برای انجام هر کاری دیر شده است.


طفره رفتن نوعی بیماری است و می تواند به عادتی ویرانگر تبدیل شود. باید دریابیم تنها فرصتی که در دست داریم همین حالاست. امروزِ خود را به گونه ای زندگی کنید که گویی فردایی در کار نیست.
منبع : داستان هایی به کوتاهی زندگی (نگهبان خانواده، ش21)

 

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یدیه

 2 نظر

سمّ

15 بهمن 1392 توسط بقیة الشهداء

دختری ازدواج کرد و به خانه شوهر رفت، ولی هرگز نمی توانست با مادر شوهرش کنار بیاید و هر روز با هم جرّ و بحث می کردند. عاقبت روزی دختر نزد داروسازی که دوست صمیمی  پدرش بود رفت و از او تقاضا کرد تا سمّی به او بدهد تا بتواند مادرشوهرش را بکشد!
داروساز گفت که اگر سمّ خطرناکی به او بدهد و مادر شوهرش کشته شود همه به او شک خواهند برد. پس معجونی به دختر داد و گفت : هر روز مقداری از آن را در غذای مادرشوهرت بریز تا سمِّ معجون کم کم در او اثر کند و او را بکشد و توصیه کرد تا در این مدت با مادرشوهر مدارا کند تا کسی به او شک نکند.
دختر معجون را گرفت و خوشحال به خانه برگشت و هر روز مقداری از آن را در غذای مادرشوهر می ریخت و با مهربانی به او می داد.
هفته ها گذشت و با مهر و محبت عروس، اخلاق مادرشوهر هم بهتر شد تا آنجا که یک روز دختر نزد داروساز رفت و به او گفت : آقای دکتر عزیز دیگر از مادرشوهرم متنفر نیستم. حالا او را مانند مادرم دوست دارم و دیگر دلم نمی خواهد بمیرد. خواهش می کنم داروی دیگری به من بدهید تا سمّ را از بدنش خارج کند.
داروساز لبخندی زد و گفت : دخترم نگران نباش آن معجونی که به تو دادم سمّ نبود، بلکه سمّ در ذهن خود تو بود که حالا با عشق به مادرشوهرت از بین رفته است.


منبع : چشمانت را بگشای(نگهبان خانواده، ش21)

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یدیه

 2 نظر

پیامک های محمدی

29 دی 1392 توسط بقیة الشهداء

صلوات خاصه پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم  که اثرات نیکویی برای فرستنده صلوات دارد «اللهم صل علی محمد و علی آل محمد کما صلیت علی ابراهیم و علی آل ابراهیم فی العالمین انک حمید مجید»

***


مهربانی بهترین عطریست که در گل جاریست و تو خوشبوترین گلهای بهشتی.
میلاد محمد مصطفیصلی الله علیه و آله و سلم  مبارک

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

رحلت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم وامام حسن علیه السلام تسلیت باد

09 دی 1392 توسط بقیة الشهداء

مقام معظم رهبری مدظله العالی
پیغمبر اکرم راه نجات را بر روی بشر باز کرد، راه صلاح را به روی بشر گشود ؛ بشریت را در جاده ای تشویق به حرکت کرد که حرکت در این جاده می تواند مشکلات بشر را از بین ببرد ؛ دردها را درمان کند. بشریت دردهای دیرین دارد که مربوط به یک زمان نیست ؛ بشریت محتاج عدالت است. محتاج هدایت است. محتاج اخلاق والای انسانی است، محتاج دستگیری و رهنمایی است؛ عقل بشر محتاج کمک مبعوثان الهی است این راه را به روی بشر، پیامبر اعظم با همه سعه و ظرفیت هدایت الهی باز کرد.(17/1/86)
ایام سوگواری رحلت پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و شهادت سبط گرامی ایشان، امام حسن مجتبی علیه السلام برتمامی دلسوختگان تسلیت باد.

اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یدیه

 نظر دهید »

امام حسن مجتبی علیه السلام

27 آذر 1392 توسط بقیة الشهداء

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA yles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true” DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″> ideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″ />

enter;">پس دنیا را به منزله مرداری فرض

کن و از آن به مقدار نیاز مصرف کن.

اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم و أجعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یدیه

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
خرداد 1404
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            
این وبلاگ به عشق رسیدن به خیل عظیم شهدای أباعبدالله ایجاد گردید تا در آن مطالبی قرار داده شود تا هم برای خودم و هم برای دوستانی که از این وبلاگ دیدن می کنند تذکری و پندی باشد برای ثابت قدم ماندن در مسیر بندگی خدا و اینکه هر لحظه مراقب باشیم تا از مسیر بندگی خدا و سرسپردگی اربابمان خارج نشویم و قدر لحظه لحظه عمرمان را بدانیم و برای آبادانی هر چه بیشتر ایران و اسلاممان و یاری رهبر عزیزمان بکوشیم چرا که ما بقیة الشهدائیم (باقیمانده شهدائیم) ؛ اگر ما در صحنه کربلای حسین علیه السلام نبودیم و سنمان اقتضا نمی کرد تا در بین شهدای کربلای خمینی رحمة الله علیه باشیم اما هنوز راهشان ادامه دارد و مسئولیت ما بیشتر از گذشته است چرا که در حال حاضر نیز جنگ و دشمنی دشمنان ادامه دارد منتها به شکلی دیگر و ما باید با تیزبینی هر چه بیشتر تمام حربه های دشمنان را نقش برآب نماییم و در نهایت امر خود را به لباس پاک شهادت برسانیم، آن لباسی که بخاطرش، مادر سادات، فاطمه زهراعلیهاسلام و امام عشق و ایثار و زیبایی، حسین بن علی علیه السلام و امام عصر أرواحنا له الفداء به استقبال مان آیند و برایمان آغوش بگشایند و خدا نیز ما را برای خود خودش جدا کند. انشاءالله به امید آن روز
  • خانه
  • اخیر
  • جستجو
  • فهرست مطالب
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • فهرست تصاویر
  • آخرین نظرات
  • تماس
  • نقشه سایت

جستجو

موضوعات

  • همه
  • متفرقه
  • مهدوی
    • رسالت طلبه منتظر
  • مناجات
  • شهداء
  • ولایت
  • فضای مجازی
  • شبهات
  • احکام

سخن یار

امام جواد علیه السلام :مؤمن در هر حال به سه خصلت نیازمند است:1.توفیق از طرف خدا 2.واعظی از درون خود 3.قبول پذیرش نصیحت کسی که او را نصیحت نماید ؛ آری روح که بزرگ شد، ماندن در این دنیا برایش سخت می شود ؛ خدایا!عجب حکایتیست که عکس شهدا را می بینیم ولی عکس شهدا رفتار می کنیم ؛ یادمان باشد که خدا هیچ وقت ما را از یاد نبرده است ؛ سربرخاک می گذارم تا دلم به آسمان پرکشد خداوندا دست دلم را بگیر ؛ آسمانی شو، تا خاک زمین خاکیت نکند

ذکر ایام هفته

ذکر روزهای هفته
وصیت شهدا

خبرنامه

Online User

بقیة الشهداء

  • ©1404 $
  • تماس